در ساعت صفر
در لحظه ای که متعلق به هیچ روزی نبود
درست شبیه زندگی خودم
که به هیچ جایی متصل نشد
انگار فقط این زندگی بود
که در تصادفی معنادار
به جای دفتر انشای دیروز
کتاب «فرآیند تصادفی» امروز را
به دستم می داد.
و این من بودم که چون کودکی خام
به پای قربانی شدن تمام جوانیم
لغت به لغت دفتر تقدیرم را
به محض نوشتن او
از بر می کردم ...
بی مخاطب...برچسب : نویسنده : my30thyear بازدید : 69